اختلال دو قطبی، بیماری روانی پیچیدهای است که با نوسانات شدید خلقی شناخته میشود، این نوسانات، از افسردگی عمیق تا شیدایی و هیجان غیرطبیعی، طیف وسیعی از حالات را شامل میشود، اما تاثیر اختلال دو قطبی بر مغز چگونه رخ میدهد که این نوسانات خلقی را به وجود میآورد؟
افراد مبتلا به اختلال دوقطبی تجربه تغییرات شدید در خلق و خوی خود دارند، به این معنی که میتوانند به سرعت از حالت افسرده به یک حمله شیدایی بروند. این وضعیت همچنین تمرکز، انرژی و تصمیمگیری را تحتتاثیر قرار میدهد.
نامهای قبلی برای اختلال دوقطبی شامل بیماری شیدایی – افسردگی و افسردگی شیدایی بوده است. دورههای خلق و خوشحالی بالا یا خلق و افسردگی پایین میتواند تا هفتهها یا بیشتر ادامه یابد.
در این مطلب از مجله تخصصی مغز و اعصاب برین مگ تاثیر اختلال دو قطبی بر مغز میپردازد. همچنین به برخی از سؤالات متداول درباره اختلال دوقطبی پاسخ میدهد.
تاثیر اختلال دو قطبی بر مغز به چه صورت است؟
تاثیر اختلال دو قطبی بر مغز میتواند بر چندین ساختار در مغز و همچنین عملکرد اعضای بدن تاثیر میگذارد. کارشناسان باور دارند که اختلال دوقطبی با کوچکتر شدن اندازه برخی مناطق مغز و تغییرات در مواد شیمیایی مغز همراه است.
همچنین میتواند تغییراتی در تفکر و هالوسیناسیونها (توهم ها) ایجاد کند. در برخی موارد، مشخص نیست که آیا تغییرات در مغز باعث ایجاد اختلال دوقطبی میشوند یا ناشی از این بیماری است.
در مغز فرد مبتلا به اختلال دوقطبی چه اتفاقی میافتد؟
مغز یک فرد مبتلا به اختلال دوقطبی میتواند در بسیاری از جنبهها با مغز یک فرد بدون این اختلال متفاوت باشد.
یکی از عوامل مؤثرتر در اختلال دوقطبی، عدم تعادل برخی از مواد شیمیایی در مغز به نام نوروترانسمیترها است. عدم تعادل شیمیایی ممکن است علائم مختلفی را در افراد مختلف ایجاد کند.
کارشناسان همچنین باور دارند که تغییرات ساختاری در مغز فردی که با اختلال دوقطبی زندگی میکند وجود دارد، و برخی مناطق مغز اندازه کوچکتری دارند.
تاثیر اختلال دو قطبی بر بخشهای مختلف مغز
اختلال دوقطبی میتواند تأثیراتی ساختاری و عملکردی را در تمامی مناطق مغز داشته باشد.
مناطق مهمی از مغز که اختلال دوقطبی را تحتتاثیر قرار میدهد عبارتند از:
- قشر جلوی مغز (پیشانی): این قسمت از مغز نقش مهمی در اختلالات خلق و خوی دارد و مسئول کنترل شناختی، تکانشگری و توجه است.
- ماده خاکستری: این بخش بیرونی مغز است. ماده خاکستری اطلاعات را پردازش میکند و برای حرکت، احساسات و حافظه اهمیت دارد.
- هیپوکامپ: این بخش از مغز نقشی در احساسات و حافظه دارد.
اختلال دوقطبی ممکن است حجم ماده خاکستری را کاهش دهد.
مغز انسان دارای دو نوع بافته خاکستری و ماده سفید است. ماده خاکستری بیشتر مسئول پردازشهای ذهنی است، در حالی که ماده سفید مسئول ارتباط بین مناطق مغز با ماده خاکستری است.
مطالعات بزرگ مبتنی بر MRI در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نشان دادهاند که ماده خاکستری در مناطق مختلف مغز نازک شده است.
دو منطقه که بیشترین تاثیر کاهش حجم را در ماده خاکستری را دارند، مناطق پیشانی و گیجگاهی هستند.
هر دو این مناطق در پردازش احساسات، تصمیمگیری، انگیزه، مهارتهای مهارتی و حرکتی نقش دارند. تحقیقات نشان میدهد که افرادی که حجم ماده خاکستری در این مناطق کاهش یافته است ممکن است علائمی مانند:
- ناتوانی در تمرکز
- مشکلات در تنظیم رفلکسها
- کاهش توانایی تصمیمگیری و کنترل انگیزه
- مشکلات در مهارتهای حرکتی (مانند نوشتن، رانندگی، دویدن و غیره)
مطالعات در نوجوانان و کودکان نشان میدهد که تغییرات ساختاری مشابهی در مغز نسبت به بزرگسالان رخ میدهد. در یک مطالعه جدید نشان داده شده است که تصاویر MRI برای ۸،۶۳۴ نوجوان (با سن ۹-۱۱ سال) در ایالات متحده تحلیل و با بزرگسالان مقایسه شد. پژوهشگران متوجه شدند که کودکان مبتلا به اختلال دوقطبی حجم “قشری و زیر قشری” (ماده خاکستری) کاهش یافته داشتند.
در واقع، یافتههای تصویربرداری از نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی تقریباً شبیه به یافتههای بزرگسالان بودند. این نشان میدهد که ناهنجاریهای مغزی مرتبط با اختلال دوقطبی ممکن است در دوران ابتدایی زندگی فرد شکل بگیرد.
اختلال دو قطبی ممکن است بخشهایی از هیپوکامپ را کوچک کند.
سالهاست که دانشمندان میدانند که هیپوکامپ یک منطقه از مغز است که به طور چشمگیری در یادگیری، حافظه و احساسات نقش دارد.
تحقیقات اخیر نشان داده است که یافتههای مشابهی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی وجود دارد. طبق یک مطالعه انجام شده توسط پژوهشگران مرکز علوم بهداشتی دانشگاه تگزاس در هیوستون، تگزاس، حجم هیپوکامپ در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی و سایر اختلالات خلق و خوی کاهش مییابد. در واقع، انقباض افزایش یافته در مناطق هیپوکامپ مستقیماً با تعداد حملات شیدایی که فرد دارد مرتبط است.
یک بررسی اصلی از تحقیقات علوم اعصاب در مجله نیچر حتی نشان میدهد که درمانهای جدید برای اختلالات خلق و خوی باید به طور مستقیم به هیپوکامپ را هدف بگیرند، زیرا بر این باورند که بیشتر مدارهای مغزی که خلق و خوی و احساسات را تنظیم میکنند در آن قرار دارند.
افرادی که حجم هیپوکامپ آنها کاهش یافته است ممکن است علائمی مانند:
- تغییرات خلق و خوی
- کمبود کنترل انگیزه
- مشکل در یادگیری
- مشکلات حافظه کوتاهمدت
- مشکلات حافظه بلندمدت
اختلال دوقطبی ممکن است تعادل شیمیایی مغز را تغییر دهد.
مغز پر از مواد شیمیایی به نام نوروترانسمیترها است که بر روی خلق و خوی تاثیر میگذارند و به سلولها کمک میکنند تا ارتباط برقرار کنند و ضربان قلب را تنظیم کنند. تحقیقات نشان میدهد که عدم تعادل در این مواد پیامرسان ممکن است به ابتلا بیماری دوقطبی کمک کند. به طور خاص، سه نوروترانسمیتر به نامهای نوراپینفرین، سروتونین و دوپامین وجود دارد که در اضطراب، افسردگی و اختلالات خلق و خوی نقش دارند.
این سه نوروترانسمیتر در واقع واکنشهای ذهنی و جسمی را تحریک میکنند و هر سه به عنوان نوروترانسمیترها و هورمونها عمل میکنند.
به عنوان مثال، نوراپینفرین – یک نوروترانسمیتر مسئول بیداری، حافظه، توجه و اضطراب است – به طور مستقیم با اختلال دوقطبی مرتبط است. وقتی سطح نوراپینفرین در مغز بیش از حد بالا باشد، افراد ممکن است حملات شیدایی را تجربه کنند. وقتی سطح آن پایین باشد، ممکن است افراد افسرده شوند.
بعضی از داروهای مورد استفاده در درمان اختلال دوقطبی به نام مهارکننده بازجذب سروتونین – نوراپینفرین (SNRI) به تنظیم سطح نوراپینفرین در مغز کمک میکنند. این داروها در برخی افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بسیار موثر بودهاند.
سروتونین – یک نوروترانسمیتر مسئول تثبیت کلی خلق و خوی – همچنین نقش مستقیمی در اختلال دوقطبی دارد. سطوح پایین سروتونین به طور قوی با حملات افسردگی ارتباط دارد. داروهایی به نام مهارکننده بازجذب سروتونین انتخابی (SSRI) معمولاً برای درمان اختلال دوقطبی استفاده میشوند و با کمک تنظیم سطوح سروتونین در سراسر بدن و مغز، موثر هستند.
دوپامین نقش مستقیمی در تنظیم سروتونین و نوراپینفرین دارد. اما برخی پژوهشگران فرضیه میپذیرند که عدم تنظیم صحیح گیرندههای دوپامین ممکن است نقش مستقلی در حملات افسردگی و شیدایی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی داشته باشد.
اختلالات مربوط به میتوکندری
تحقیقات در مورد اختلال دوقطبی به طور مداوم در حال پیشرفت است. یک نظریه نسبتاً جدید در مورد اختلال دوقطبی بر اختلال عملکرد میتوکندری تمرکز دارد.
میتوکندری ها که تولید کننده انرژی سلولهای انسانی هستند که نقش مهمی در تنظیم هورمونهای انتقال دهنده عصبی و مواد مغزی دارند. مسائل ژنتیکی موثر بر عملکرد میتوکندری می تواند منجر به افزایش سطح استرس اکسیداتیو، التهاب و کاهش اندازه هیپوکامپ شود.
تاثیر انتقال دهنده عصبی بر اختلال دو قطبی
سه نوروترانسمیتر اصلی که ممکن است در اختلال دوقطبی تاثیر بگذارند عبارتند از:
- دوپامین
- سروتونین
- نوراپینفرین
علائم سطوح بالا که با نوراپی نفرین ارتباط دارند که باعث حملات شیدایی و افسردگی میشوند.
درطی یک حمله شیدایی، فرد مبتلا به اختلال دوقطبی موارد زیر را تجربه میکند:
- انرژی بالا احساس شادی
- خوشحالی یا خوشبختی شدی
- داشتن ایدهها یا برنامههای جدید
- صحبت سریع
- احساس بیقراری یا تحریک زودگذر
- توهم یا تفکر بیمنطق
- عدم تمرکز
- اجتناب از خواب
- انتخابهای بیانضباطانه، مانند خرج کردن مقادیر زیادی پول
- عدم تغذیه
علائم سطوح پایین که با سروتونین ارتباط دارند که باعث افسردگی و تغییر خلق و خوی میشوند.
افراد مبتلا به اختلال دوقطبی که در یک حمله افسردگی هستند، تجربه میکنند:
- انرژی پایین
- افکار خودکشی
- احساس غم
- ناامیدی یا عصبانیت
- شک و تردید به خود
- عدم علاقه
- احساس گناهکاری
- تمایل به محیط تاریک
- مشکل در خواب
- کاهش اشتها
- مشکل در تمرکز
- مشکلات حافظه تفکرات و توهم
آیا اختلال دوقطبی به مغز آسیب می رساند؟
بیشتر تحقیقات تأیید میکنند که افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، مغزی دارند که از نظر فیزیکی با مغزهای بدون اختلال خلق و خوی متفاوت است. با این حال، هیچ کس نمیداند که آیا خود اختلال دوقطبی به مغز آسیب میرساند یا خیر. افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است از تغییرات ژنتیکی که تغییرات فیزیکی در مغز را ایجاد میکنند، از زمان تولد رنج ببرند. این تغییرات فیزیکی میتواند منجر به اختلال دوقطبی شود.
اما خبر خوب این است که این تغییرات فیزیکی میتوانند با داروها کنترل شوند. برخی از داروها میتوانند در تنظیم عدم تعادل هورمونی، بازسازی ماده خاکستری مغز و کاهش حجم هیپوکامپ کمک کنند. افراد مبتلا به اختلال دوقطبی باید درباره داروها و درمان با پزشکان خود مشورت کنند. اگرچه اختلال دوقطبی یک اختلال مادامالعمر است، اما با توجه به پیشرفت پزشکی در عصر جدید، میتوانید آن را به خوبی کنترل کرد.
سؤالات متداول درباره تاثیر اختلال دو قطبی بر مغز
آیا مغز می تواند از اختلال دوقطبی بهبود یابد؟
برای اختلال دوقطبی درمانی کامل وجود ندارد و تغییرات در مغز ممکن است دائمی باشد. با این حال، درمانهایی برای اختلال دوقطبی مانند لیتیوم ممکن است تاثیر “نرمال کننده” روی مغز داشته باشند. نویسنده یک بررسی در سال ۲۰۱۵ نتیجه گرفت که استفاده از لیتیوم یا استحکام دهندههای خلق و خوی با افزایش حجم ماده خاکستری مغز همراه است.
آیا اختلال دوقطبی با افزایش سن بدتر می شود؟
هر فرد مبتلا به اختلال دوقطبی متفاوت است و ممکن است در طول زندگی علائم مختلفی تجربه کند.
با توجه به اطلاعات ارائه شده توسط اتحادیه افسردگی و پشتیبانی از اختلال دوقطبی، حملات شیدایی ممکن است بیشتر از افسردگی کاهش یابد.
با این حال، این موضوع برای همه صحیح نیست و برخی افراد ممکن است با پیشرفت سن، حملات شیدایی یا افسردگی بیشتری تجربه کنند.
آیا فرد مبتلا به اختلال دو قطبی می تواند زندگی عادی داشته باشد؟
بله فرد مبتلا به اختلال دوقطبی میتواند زندگی عادی داشته باشد. با مشورت و درمان مناسب از طریق مشاوره روانپزشکی و مصرف داروهای مصرفی، افراد مبتلا به بیماری دوقطبی کنترل شده و معمولی داشته باشند. همچنین، حمایت از خانواده و دوستان و اطلاعات صحیح در مورد بیماری نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی افراد با دوقطبی دارد.
سخن پایانی
اختلال دوقطبی یک اختلال روانی است که تغییرات شدیدی در خلق و خوی ایجاد میکند. در مغز، ارتباطی بین اختلال دوقطبی و تغییرات ساختاری و عملکردی متعدد وجود دارد. مناطق تحتتاثیر در مغز شامل هیپوکامپ، قشر پیشانی، ماده خاکستری و نوروترانسمیترها هستند. محققان مطمئن نیستند که آیا این تغییرات علت یا نتیجه اختلال دوقطبی هستند.